بسمالله.
1. پارتیزان واژهای فرانسوی است و از نام جنگجویان قوم پارت (اشکانی) که در ایران پیش از اسلام میزیستند گرفته شده. پارتیزان به رزمنده جنگهای نامنظم میگویند. در ایران پیش از اسلام در زمان اشکانیان نخستین گروههای پارتیزان شکل گرفتند. به این ترتیب که چابک سواران ورزیده در قالب گروههای کوچک در زمان و مکانی که موجب غافلگیری دشمن شود به گونهای برق آسا بر دشمن تاخته و سپس میگریختند، مزیت این نحوه عملکرد در آن بود که دشمن غافلگیر شده ابتکار عمل را از دست میداد در نتیجه تلفات افراد خودی به حداقل میرسید و در مواردی که پارتیزانها را تعقیب میکردند امکان محاصره و در دام انداختن دشمن فراهم میشد. دیگر اینکه به دلیل مشخص نبودن زمان و مکان این یورشها، سپاهیان دشمن دائما در تشویش روانی به سر میبردند. شناخته شدهترین جنگهای پارتیزانی در جنگ جهانی دوم بود که مردمان سرزمینهای اشغالی به دست آلمانیها رو به نبردهای پارتیزانی آوردند.پارتیزانها دارای نظم یک سرباز ارتشی نیستند و برای آرمان ویژهای نبرد میکنند.در نبردهایشان کمتر نشانی از سامانههای به روز ارتشها میتوان دید.بیشتر آماج ایشان آزار دشمن و زخم زدن به آنهاست.بیشتر رویه پارتیزانهای پدافندی است تا تازشی. در معنی انگلیسی این واژه، به شمشیر بلند و بُرّان و پیرو متعصب نیز اشاره شدهاست.*
2. پارتیزان . (فرانسوی ، ص ، اِ) جانبدار. طرفدار. هواخواه. || معتقد به عقیده یا مسلکی.**
3. [ فر. ] (اِ.) چریک ، سربازی که به صورت غیرکلاسیک و نامنظم با دشمن می جنگد.***
یک دانشجوی پزشکی که عاشق مبارزه با اسرائیل است و در میان این ترافیک فرهنگی که همه ی بزرگان دستشان بر روی بوق است میخواهد سوار بر موتور گازی و در حد توانش تعدادی بار جابه جا کند.
+تعدادی موتور سوار ماهر برای کار در پیک موتوری فرهنگ نیازمندیم!
** لغتنامه دهخدا
*** فرهنگ فارسی معین